یادی از چارلز برانسون - به یاد در گذشتگان هالیوود
از تولد تا مرگ ...

ادامه متن در ادامه مطلب
راجر ایبرت منتقد برجسته سینما درگذشت ...
پیام تسلیت باراک اوبا + بیوگرافی این منتقد بزرگ
به
نقل از وبگاه IMDB، راجر ایبرت مشهورترین منتقد سینما و برنده جایزه
پولیتزر (معتبرترین جایزه روزنامهنگاری در آمریکا) پس از یک دهه مبارزه با
سرطان درگذشت.ایبرت از سال 2002 با سرطان تیروئید دست و پنجه نرم میکرد و
به دلیل انجام عمل جراحی روی فک پایین خود، قادر به تکلم معمولی نبود و
مجبور بود از دستگاههای الکترونیکی برای صحبتکردن کمک بگیرد.این منتقد
سینما در سال گذشته میلادی حدود 300 نقد بر فیلمهای سینمایی نوشته
بود.درگذشت ایبرت شوک بزرگی برای جامعه هنری محسوب می شود، زیرا او دو روز
پیش آخرین پیامش را روی صفحه وبلاگش منتشر و اعلام کرده بود باوجود بازگشت
بیماری سرطانش، باز خواهد گشت.او امیدوارانه و خوشبینانه نوشته بود: منظورم
این است که جایی نمی روم و کاری را می کنم که همیشه آرزو داشتم انجام
بدهم: فقط فیلم هایی را نقد می کنم که بخواهم نقدشان کنم.او همین ماه در
انتظار شرکت در پانزدهمین جشنواره فیلم سالانه راجر ایبرت بود که خودش از
پایه گذاران آن بود.
به دنبال انتشار خبر درگذشت
او، اینترنت پر از پیام های تسلیت و نقل خاطراتی از او شد و تلویزیون محلی و
ایستگاه های رادیو به پوشش این خبر پرداختند و اطلاعیه های مختلفی منتشر
کردند ...
ادامه متن در ادامه مطلب
به مناسبت سالگرد تولد «ویوین لی» ؛ سی گفته دلپذیر از خودش
+
گفتههای بزرگان : از وودی آلن تا وینستون چرچیل درباره او ...
"به دوستانم گفتم میخواهم نقش اسکارلت اوهارا را بازی کنم و همه خندیدند"
نگاهی به زندگی و آثار خالق پروژههای حماسی - مذهبی بزرگ
به مناسبت 131 سالگی سیسیل ب دومیل کارگردان "ده فرمان"
حدود
١٢٠ سال پیش زمانی که کاشفان اسپانیایی برای اولین بار به منطقه ای وارد
شدند که محل سکونت سرخ پوستان بود و به تدریج آن محل را به مکانی به نام
هالیوود تبدیل کردند، یکی از اولین کارگردانانی که کارش را در هالیوود آغاز
کرد، همانجا زمین های زیادی خریداری کرد، استودیوی خودش را تاسیس کرد و
سرآغاز فیلمسازی حرفه ای در هالیوود شد، مردی است به نام سیسیل ب دومیل.
سیسیل بلونت دومیل یا سیسیل ب دومیل ۱۲ آگوست ۱۸۸۱ در استنفیلد ماساچوست
آمریکا متولد شد. پدرش هنری چرچیل و مادر او، بئاتریس دومیل هر دو
نمایشنامه نویس بودند. پس ازدرگذشت پدرش، مادر سیسیل با تاسیس یک مدرسه
دخترانه و یک موسسه تئاتری، هزینه های زندگی خانواده را تامین کرد. سیسیل
تحصیلات خود را در مدرسه نظامی پنسیلوانیا آغاز کرد. ولی پس از مدتی که
مشغول به تحصیل بود، به منظور شرکت در جنگ از مدرسه فرار کرد ولی او را به
دلیل سن کم برای شرکت در جنگ نپذیرفتند. پس از آن در آکادمی هنرهای نمایشی
نیویورک ثبت نام کرد و فعالیت هنری را با بازی در تئاتر آغاز کرد و از سال
۱۹۰۰ میلادی بعنوان هنرپیشه مشغول به کار شد. همراه با برادرش چند
نمایشنامه نوشت و همچنین به عنوان کارگردان نیز به کار اپرا پرداخت. پس از
کسب تجربیات در زمینه نمایش همراه با ساموئل گلدفیش کمپانی مترو گلدن مایر
را تاسیس کرد. در سال ۱۹۱۴ اولین فیلم خودش را با عنوان «مرد زن نما» ساخت و
با موفقیت رو به رو شد که برخی آن را آغازگر فیلمسازی حرفه ای در هالیوود
می دانند.
ادامه متن در ادامه مطلب
آخرین بازمانده "دار و دسته وحشیها" درگذشت/ یک زندگینامه پر احساس
Ernest Borgnine - ارنست بورگناین (1917-2012)
+
به بهانه درگذشت این هنرمند دوستداشتنی سکانس پایانی این گروه خشن که یکی از بهترین سکانسهای تاریخ سینماست را باهم مرور میکنیم
به همراه دانلود سکانس
بعضی از هنرمندان آنقدر عمر میکنند که آدم کمکم به این فکر میافتد که نکند آنها فناناپذیرند. نکند آن همه لذتی که در طول دوران زندگیشان به تماشاگران دادهاند و آن همه تأثیری که در عشق ورزیدن چند نسل از سینما دوستان به هنر سینما داشتهاند، باعث شده تا حتی خدا هم دلش نیاید آنها را به این سادگیها از بین ما جدا کند. برای همین است که شنیدن خبر درگذشت آنها بیشتر به یک شوخی تلخ میماند. ارنست بورگناین که امروز در 95 سالگی و بر اثر نارسایی کلیوی در بیمارستانی در لسآنجلس درگذشت، یکی از این هنرمندان بود.
بورگناین (متولد 24 ژانویه 1917) طبق اعلام سایت IMDB در بیش از 60 سال فعالیت هنریاش در 203 فیلم سینمایی، ویدیویی و تلویزیونی ایفای نقش کرده بود. 203 فیلمی که تعداد زیادی از آنها برای سینما دوستان ایرانی یادآور خاطرات شیرینی هستند: از اینجا تا ابدیت، جانی گیتار، وراکروز، روز بد در بلکراک، مارتی، باراباس، 12 مرد خبیث، این گروه خشن و حادثه پوزئیدون تنها بخشی از کارنامه پربار بورگناین به شمار میروند. طبیعی بود که بورگناین با آن چهره خشن و صدای زمختش، معمولاً در نقش انسانهای خشن با رفتارهای بدوی ظاهر شود. اما عجیب بود که بورگناین به شیوهای استثنایی، جلوهای از مردانگی مثبت به کاراکترهایش میبخشید. اکثر شخصیتهای مهمی که بورگناین به آنها جان بخشید، در عین خشونت و (گاهی) هولناک بودن، کاریزماتیک و جنتلمن هم بودند. در بعضی از فیلمها، ور هولناک و خشن بورگناین بیشتر مشخص بودند (از اینجا تا ابدیت و روز بد در بلکراک) و گاهی روی جنتلمن و آرام او (مارتی و حادثه پوزئیدون) ...
ادامه متن در ادامه مطلب
چطور مارلون براندوی بزرگ از کاشف استعدادش جدا شد؟
امروز هشتمین سالگرد درگذشت غول بازیگری است؛ به همین مناسبت قسمتی از کتاب دیوید تامسون دراینباره را نقل میکند مرور میکنیم .
امروز
هشتمین سالگرد درگذشت مارلون براندوست. از بزرگترین بازیگران تاریخ
سینما. ایفاگر نقشهایی چون امیلیانو زاپاتا، ناپلئون و البته دون ویتو
کورلئونه در پدرخوانده. براندو کار سینمایی جدیاش را با الیا کازان -که به
کارگردان بازیگران مشهور بود- شروع کرد. فیلمسازی که استعدادهای دیگری چون
جیمز دین را هم به تاریخ سینما معرفی کرد. اما این سوال همیشه مطرح بود که
چرا در آینده پرافتخارشان، هیچ کدام از این دو هنرمند، با یکدیگر همکاری
نکردند. دیوید تامسون در بخشی از کتاباش، زندگینامه براندو، میکوشد برای
این سوال پاسخی بیابد. بهانه سالگرد درگذشت براندو، این بخش
از کتاب تامسون را با هم مرور می کنیم :
"هیچکس تا به حال نگفته است که کار کردن با الیا کازان ساده بوده. مارلون
براندو هم بارها و با افتخار ، دشوار بودن این همکاری را تایید کرده بود.
با این وجود ، بر کسی پوشیده نیست که زوج کازان و براندو همکاری ماندگاری –
آنهم در مقیاس تاریخ تئاتر و سینما - با یکدیگر داشته اند. اجرای یک
نمایشنامه در برادوی (اتوبوسی به نام هوس) و سه فیلم سینمایی ( اتوبوسی به
نام هوس ، زنده باد زاپاتا و در بار انداز). شاید کازان مجبور نبود این
باور را در همگان به وجود آورد که "کشف" کننده براندو شخص او بوده است.
ادعایی که البته بارها و به بهانه های مختلف از سوی او رسانه ای شده بود.
ادامه متن در ادامه مطلب
آن راترفورد یکی از آخرین بازماندگان حماسه خاطرهانگیز «بر باد رفته» از میان ما رفت
بازیگری که بخش عمده شهرتش را مدیون بازی در فیلم بر باد رفته است
داستان زندگی این هنرمند را با ما بخوانید
به نقل از هالیوود ریپورتر، راترفورد که متولد 2 نوامبر 1917 در ونکوور کانادا بود (در سایت IMDB، تاریخ تولد او 2 نوامبر 1920 ذکر شده است) در بر باد رفته نقش کارین، خواهر کوچک اسکارلت اوهارا، را ایفا کرده بود. راترفورد که از سال 1935 وارد سینما شده بود، در سالهای اخیر از مشکلات حاد قلبی رنج میبرد. او در بیش از 60 فیلم سینمایی ایفای نقش کرده بود که بخش مهمی از آنها در اواخر دهه 30 و اوائل دهه 40، هنگام قرارداد راترفورد با کمپانی مترو گلدوین مهیر ساخته شدند. راترفورد زمانی که برای بازی در بر باد رفته انتخاب شد، تحت قرارداد کمپانی مترو بود و بدون اجازه این کمپانی حق بازی در بر باد رفته را نداشت. لوئیس ب. مهیر، رئیس وقت استودیو، در ابتدا مخالف بازی راترفورد در فیلم بود و نقش راترفورد را در بر باد رفته ناچیزتر از آن میدانست که به او اجازه بازی در آن فیلم را بدهد. در مصاحبهای در سال 2010، راترفورد که طبق گفته خودش از همان زمان شیفته رمان مارگارت میچل بود، اعلام کرد اجازه بازی در این فیلم را پس از گریه و زاری فراوان از مهیر دریافت کرد!
ادامه متن در ادامه مطلب
به مناسبت سيوسومين سالروز درگذشت بزرگ مرد سینما وسترن
پنج قانون زندگی از زبان جان وین: "گریه کردن توی مرسدس بنز یا روی دوچرخه"!
يكشنبه ( 21 خرداد - 10 Jun ) سيوسومين سالروز درگذشت «جان وين»، است. یکی از شمایلهای تاریخ سینما و بزرگترین بازیگری که سینمای وسترن تا به حال به خودش دیده به همین مناسبت پنج قانون خواندنی زندگی جان وین را از زبان خودش با هم می خوانیم :
پنج قانون جان وین برای زندگی :
۱. پول خوشبختی نمیآره ولی گریه کردن توی یه مرسدس از روی دوچرخه خیلی آسونتره.
۲. دشمنانتون رو فراموش کنین ولی مطمئن بشین اسم لعنتیشون رو فراموش نمیکنین.
۳. وقتی یک نفر توی گرفتاری افتاده بهش کمک کنین و اونها وقتی دوباره توی دردسر افتادن یادتون میکنن.
۴. خیلیها ( و خیلیها) فقط به این خاطر زندهان که کشتنشون جرمه.
۵. الکل هیچ مشکلی رو حل نمیکنه ولی کاری از شیر هم بر نمیآد.
و
۶. هر وقت بگید که چند تا قاعده و قانون مشخص توی زندگی وجود داره فوری یه نفر با یک قانون تازه پیداش میشه.
به بهانه تولد کارگردان «صورت زخمی»؛
Howard Winchester Hawks هاوارد وینچستر هاکس
هاکس ساکن معبد خدایان!
فردا سالروز تولد هاوارد هاکس یکی از مولفترین کارگردانان سینماست. کارگردانی که دنیای سینمای او قصه پرداز است.
هاوارد وینچستر هاکس، مردی است که از کارگردانان مولف سینمای دنیا محسوب می شود. او در سی امین روز می به دنیا آمد و همین بهانه ای برای مرور آثار این کارگردان بزرگ سینمای قصه پرداز شد.
زندگی کسی که فیلمهایش زندگیست :
هاکس
آنقدر فیلم ساخته است و نقشاش در سینمای دهههای مختلف سینما و ژانرهای
مختلف آنقدر پررنگ بوده که اطلاعات کمی که از زندگی او داریم را جبران
میکند. گویی تمام زندگینامهاش را فیلمهایش پر میکند. او در سال ۱۸۹۶
در ایندیانای آمریکا به دنیا آمد. تا پیش از گرایش به سینما در جنگ جهانی
اول خلبان بود و از ۱۹۱۹ بهعنوان دستیار صحنه در کمپانی «مریپیکفورد» کار
سینما را آغاز کرد. بین سالهای ۱۹۲۰ و ۱۹۲۵ به تدوینگری فیلم، سپس
فیلمنامهنویسی و سرانجام دستیار کارگردانی ارتقاء یافت. در این مرحله
کمپانی «مریپیکفورد» را ترک کرد و بهعنوان کارگردان قراردادی به کمپانی
«فاکس فیلم کژپوریشن» پیوست. در آنجا هفت فیلم صامت ساخت. پس از پیدایش صدا
بود که هاکس اعتباری یافت و توانست قراردادهای درازمدتی با استودیوها
ببندد. او تا سال ۱۹۷۰ حدود ۵۰ فیلم را کارگردانی کرد. هاوارد هاکس سال
۱۹۷۷ در کالیفرنیا درگذشت.
ساکن معبد خدایان :
سینمای هاکس سینمای قصهگوست، سینمایی برای سینما. هاکس فیلم میسازد که قصهاش را به بهترین نحو و سینماییترین شکل ممکن با بهترین و قابل قبولترین بازیها بیان کند و به گفته خودش اگر مطمئن نباشد که از عهده گفتن و ساختن قصه فیلم به خوبی برخواهد آمد فیلم را نخواهد ساخت! شاخص این تفکر در سینما بی شک هیچکاک است که در حقیقت سازنده معبدی برای ستایش سینماست و کسانی چون هاکس و جان فورد را نیز در معبد خود گنجانده است.
ادامه متن در ادامه مطلب
به مناسبت سالروز تولد «اورسن ولز»
نابغه تکرار نشدنی سینما
جرج اورسن ولز George Orson Welles
در تاریخ سینما کمتر کسی را می توان همانند او یافت . نابغه ای تکرار نشدنی که در قریب به چهار دهه فعالیتش تاثیراتی بی نظیر در دنیای هنرهفتم گذاشت که همین مطلب سخن گفتن درباره او را بسیار مشکل و بررسی آثارش را بسیار سخت کرده است . این چند سطر صرفا بررسی گذرا و کوتاهی ست از سیر زندگی و برخی فیلمهای اعجوبه ای که با شکل گرفتن آثارش در گستره جغرافیایی پهناور و با علاقه اش به دیگر فرهنگ ها ، به یکی از جهانی ترین هنرمندان بدل شد .
جرج اورسن ولز 6 می 1915 در کنوشای ویس کانسین متولد شد . وی دومین پسر «ریچارد هد ولز» سازنده لامپهای اتومبیل بود که شکستهای پیاپی ریچارد ، از او پدری معتاد و دائم الخمر برای جرج ساخت. به عکس ریچارد ، مادر جرج ( بئاتریس ایوز) زنی توانمند و با اراده بود که تاثیرات فراوانی در شکلگیری شخصیت جرج گذاشت که این مسئله پس از جدایی بئاتریس از ریچارد بسیار عمیق تر شد . پس از آنکه در 9سالگی مادر و در 15 سالگی پدرش را از دست داد ، با دکتری بنام «ماریس برن اشتین» که سرپرستی او را پذیرفته بود به گذران زندگی ادامه داد . در این میان او که به مدرسه تاد در «ووداستاک ایلینویز» مشغول به تحصیل بود با آثار شکسپیر ، بازیگری و کارگردانی تئاتر آشنا شده و همین مسئله زمینه ساز علاقه او به سینما شد . در 1933 به سفارش «تورنتن وایلدر» وارد دنیای تئاتر نیویورک شده و پس از مدتی به همراه جان هاوسمن موجبات تشکیل «تئاتر مرکوری» را فراهم آورد ؛ تئاتری که بعدها هسته اصلی بازیگران شاهکار تکرار نشدنی ولز یعنی همشهری کین را شکل داد .
ادامه متن در ادامه مطلب
در اینجا مروری داریم بر برخی از زندگیهای دلفریب و مرگهای مشکوک ستارگان با سینما روز جهان همراه باشید.
ناتالی وود ( Natalie Wood ) :
«ناتالی وود» در سال ۱۹۳۸ در سانفرانسیسکو متولد شد، او بازیگری را از سال ۱۹۴۳ و با بازی در فیلم «سرزمین شاد» آغاز کرد ولی در سال ۱۹۵۵ با بازی در فیلم «شورش بیدلیل» در مقابل «جیمز دین» و کسب نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش مکمل زن به شهرت دست یافت، پس از آن نیز برای بازی در فیلمهای «شکوه علفزار» سال (۱۹۶۱) و «عشق با بیگانه کامل» سال (۱۹۶۳) دو بار دیگر نامزدی جایزه اسکار بهترین بازیگر نقش اول زن را بهدست آورد.
او دوران موفقیت در دهه شصت میلادی را با حضور در فیلمهایی مانند «باب و کارول»، «تد و آلیس» ادامه داد.
وود در آثار تلویزیونی نیز موفق ظاهر شد و در سال ۱۹۷۹ به خاطر بازی در فیلم تلویزیونی «از اینجا تا آخرت»، برنده جایزه گلدن گلوب شد.
ادامه متن در ادامه مطلب
پیکسار: جایی که استیوجابز بهترین هدایایش را گذاشت
این پست پر از پوستر و عکس و ویدیوی از جابز و انیمیشنهای کامپیوتریاش+داستان پیکسار
بگذارید از دستگاههای جادویی اپل و مردی که این شرکت ورشکسته را نجات داد و جهان را با ابزارش به هم نزدیک کرد و از نو ساخت، فاصله بگیریم و استیو جابز را به عنوان فردی به خاطر بسپاریم که لذت و آگاهی و سرگرمی را با انیمیشنهای دوستداشتنیاش در کمپانی پیکسار برایمان به ارمغان آورد. این یادداشت را به بهانه رفتناش از میان ما بخوانید.
خیلیها هنوز نمیدانند مرد جادویی اپل چقدر سرمایه و وقت صرف کرد که یک شرکت طراحی ضررده به آن قلهای برسد که امروز در آن جا خوش کرده و یکی از موفقترین و خلاقانهترین شرکتهای فیلمسازی دنیا است.
عقبه پیکسار به شرکت NYIT (انستیتوی تکنولوژی نیویورک) و آزمایشگاه طراحی کامپیوتری دانشگاه برمیگردد. بسیاری از کارمندانی که بعدها به شرکتی که جورج لوکاس مالکش بود آمدند کارشان را در این شرکت آغاز کرده بودند. در حقیقت شرکتی که بعدها توسط جابز پیکسار نامگذاری شد، در سال ۱۹۷۹ کارش را به عنوان یک شرکت طراحی زیرمجموعه لوکاس فیلمز آغاز کرده بود و در سال ۱۹۸۶ توسط جابز خریداری شد. در سال ۱۹۹۵ اولین فیلم بلند شرکت با عنوان داستان اسباب بازی ساخته شد و سود هنگفتی را نصیب شرکت کرد و پس از آن با مجموعهای از انیمیشنهای خلاقانه و تاثیرگذار از جمله شرکت هیولاها، بالا، وال ای، پیدا کردن نمو و ... قلب بسیاری از تماشاگران و نویسندگان سینمایی را به دست آورد. سال ۲۰۰۶ بود که استیو جابز این شرکت را با رقم قابل توجه ۷.۶ میلیارد دلار و در قبال جابجایی سهام به کمپانی والت دیزنی منتقل کرد و در اثر این نقل و انتقال با کسب هفت درصد سهام، بزرگترین سهامدار حقوقی کمپانی معظم دیزنی شد (جالب این که روی دیزنی، از اعضای خانواده دیزنی در زمان مرگ تنها مالک یک درصد سهام شرکت بود). جابز عضو هیات مدیره شد و در کمیته شش نفرهای که وظیفه راهبری دیزنی را بر عهده داشت وارد شد. استیو جابز تا هنگام مرگ این جایگاه را حفظ کرد.
ادامه متن و همچنین عکسها و ویدئوها در ادامه مطلب